سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وفا با بیوفایان ، بیوفایى است با خدا ، و بیوفایى با بیوفا وفا بود نزد خدا . [نهج البلاغه]
زخم عشق
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
مرا عاشق کردی

رحمان بوستانی :: یکشنبه 85/2/24 ساعت 4:7 عصر

 

مرا عاشق خود کردی و رفتی                                  مرا در این دنیا تنها گذاشتی و رفتی

دلم را دیوانه ات کردی و رفتی                                که این دل سوختو و هیچ نگفتی ورفتی

در این دنیای تاریک گم شدم                                    بی تو تنها و سر درگم شدم

در آسمانهای آبی دنبالت گشتم                                 هیچ پیدا نکردم و باز گشتم

در میان ابرها دنبالت گشتم                                     هیچ پیدا نکردم جز دل تنهای خودم

بی تو چه کنم با این دل سوخته                                چشمه هایی که به بازگشت تو دوخته

هر لحظه ام بایاد تو می گذرد                                   دل تنهایم را فقط وجود تو می پذیرد

وجودی که هر لحظه در یادم بود                             همیشه دل نازکت در فکرم بود

رفتی و دلم را تنها گذاشتی                                     روی دل ظریفم پا گذاشتی

رفتی و بشکست دل تنهای من                               هر لحظه ی زندگیم تنها شده غم های من

دلم هر لحظه تنها تر شد از پیش                             دلم افسوس خورد از لحظه ی خویش

چه باید کرد با این درد مجنون                                دلم دیوانه شد با یاد مجنون

دلم از مهر تو مجنون گشته                                   دلم با دوریت چون خون گشته

هر لحظه به یادت هستم ای یار                               که اکنون هستم از یاد تو پر بار

تو را از یاد نخواهم برد هیچ گاه                             که تو هستی برایم همچو یک ماه

 

 

من امشب با هجوم اشک می گویم

 

                                                     دلم از روز و شب تنگ است باور کن

 

غزلهایم همه لبریز و اندوه اند

 

                                                   نگاهم بی تو بی رنگ است باور کن

 

میان دفتر عمرم هزاران حرف بی معناست

 

                                                 ولی افسوس قلب ، واژه های سنگ است باور کن

 

نمی گویم تو را از یاد خواهم برد

 

                                               ز تو غافل شدن یک عالمه ننگ است باور کن

 

دلم از جنس یک نیلوفر آبیست

 

                                               دل تو نازنین مثل گل سنگ است باور کن


نوشته های دیگران()

باران

رحمان بوستانی :: یکشنبه 85/2/24 ساعت 3:53 عصر

سلام

از امروز من هم به همراه آقا حسام مینویسم . امیدوارم بتونم حرفی بزنم شاید حرف دلتون باشه و یا مرهمی برای زخم قلبتون.

آرزومند آرزوهای قشنگتون        باران


نوشته های دیگران()

عاشق شدم

رحمان بوستانی :: یکشنبه 85/2/24 ساعت 3:45 عصر

تنها شد این دل این دیوونه

 

مستی از می عشق از تو دیوونه

 

باور نکن عاشق نشو

 

رسوای عشق تو این زمونه تنها می مونه

 

ای دل ای دل ای دیوونه

 

دنیای من همه رفت از یادم

 

خد ای من بیا برس به داد م

 

عاشق شدم من به دام عشق به چه سادگی به بلا افتادم

 

عاشق شدم من به دام عشق به چه سادگی به بلا افتادم

 

دیوونه دل تو با من چه ها کردی

 

عاشق شدی خودتو رها کردی

 

دریا دریا غم آشنا کردی

 

ای یار من دلمو به تو دادم

 

ای عشق من چرا دادی بر بادم

 

آتیش زدی به دل و به بنیادم

 

عاشق شدم من به دام عشق به چه سادگی به بلا افتادم

 

عاشق شدم من به دام عشق به چه سادگی به بلا افتادم

 

دل دیوونه من میگه آروم نداره

 

برای دیدن تو همیشه بیقراره

 

دل و دلدار و دیدار میاد هی به یادم

 

خبر نداری ای یار هستیمو به تو دادم

 

عاشق شدم من به دام عشق به چه سادگی به بلا افتادم

 

عاشق شدم من به دام عشق به چه سادگی به بلا افتادم

 

در تنگنای دل من وسعتی به بیکرانگی محبت خود پیدا کن

 

و در دوران قحطسالی محبت آخرین دنیای من باش

 

که دیده و دل را به تو سپرده ام و در جان تو آهوی محبت را شکار کردم

 

به اشکهایم بنگر که دریای پر تلاطم انتظارهاست ، پس به یمن عشقی که در دل

 

دارم ، مرا دریاب !

 

به نام تو فریاد می آورم که دل دریایی من بی تو مرداب است

 

آنسان که در سکوت شب پلک های خسته از نگاهت را بر روی هم می نهی

 

پندار کسی آنطرف ها در حسرت یک لحظه دیدار توست ...

 

بیا که دستان سردم ، گرمی سر انگشتانت را آرزو دارند


نوشته های دیگران()

قصه بی پایانه من...

رحمان بوستانی :: پنج شنبه 85/2/7 ساعت 1:56 عصر

 فکر میکردم آنقدر از نگاهم بیزار شده ای

 
 که دور دور رفته ای
 
 اما دور شده بودی تا پا به پا شدنت را نبینم
 
 و اشکهای خداحافظی را
 
برای رسیدن به تو

پا پیش گذاشتم

خودم را قسمت کردم

تو را سهم تمام رویاهایم کردم

انصاف نبود

تو که میدانستی با چه اشتیاقی

خودم را قسمت میکنم

پس چرا

زودتر از تکه تکه شدنم

جوابم نکردی

برای خداحافظی

خیلی دیر بود

خیلی دیر
 
هــــوا آفتـــــابی سـت

مرا زیر چتــر خود ببر

فقط زیر چتـــر تـو

باران می بارد !
 
 
دست خالی به خانه خدا رفتم

خدا هم دستهای خالیم را

با دستهای تو پر کرد
 
کم کم وقت خداحافظی ار عشق تو رسیده
  هوای تازه ی تنها یی ها از راه رسیده
 بغلم کن آخرین بار
وقت رفتن رسیده
ولی رفتنی که برگشتن آن نزدیک است
یک کمی خنده واسه روزای بارونی دارم
که می خوام توی جیبم نزدیک قلبم بذارم
یه بغل خاطره از تو توی کوله بارمه
یک کمی اشک و گلایه لای دستمال پیچیدم
وقتی دلم  تنگ تو شد
غم تو  توشه ی راهمه
 
 

نوشته های دیگران()

شب عشق

رحمان بوستانی :: یکشنبه 85/2/3 ساعت 2:39 عصر

یه تنها . یه عاشق
یه فانوس شکسته
یه مرداب تو پاییز
یه صحرا خاک خسته
نمیخوام بمونم
برام دنیا سیاهه
حظورم غریبه
غرورم بی پناهه
شب عشق . شب درد
شب تنهایی مرد
شب بغض . شب کوچ
شب سربی . شب سرد
شب خاموش بی روزن
شب مرگ هم آوایی
شب سنگی . شب سربی
شب آوار تنهایی
شبی که لحظه های بی تو بودن
نفسگیره . سیاهه . بی عبوره
سکوتم آخرین فریاد عشقه
خیالت آخرین سنگ صبوره
هنوزم بغض بارونی چشمات
میتونه واسه دلتنگیم بباره
تو این پاییز سنگی . دست سردت
رو زخم بی کسیم مرهم بذاره
یه تنها . یه عاشق
یه فانوس شکسته
یه مرداب تو پاییز
یه صحرا خاک خسته
نمیخوام بمونم
برام دنیا سیاهه
حظورم غریبه
غرورم بی پناهه


نوشته های دیگران()

قصه...

رحمان بوستانی :: یکشنبه 85/2/3 ساعت 2:30 عصر

 قصه ما یه سفر بود یه سفر تا خود رویا
تا ته یک شب روشن سفری تا خود فردا
یه طرف گریز از تو یه طرف به تو رسیدن
دل سپردن به یه رویا خواب دست تو رو دیدن
قصه رو از نو شروع کن من به آخرش رسیدم
من تو سادگی عشقت غیبت دستامو دیدم
من می خوام ساده بمونم تا تو عاشقم بمونی
تا تن خسته من رو تا ته شب بکشونی
واسه لمس کودکیها راه برگشتن من کو
راهیم تا بی نهایت تا کلید فتح جادو
شب بی تو رفتن من شب بی نبض ستارس
وقتشه از تو گذشتن این یه آغاز دوبارس

 


نوشته های دیگران()

چرا عاشق شدم

رحمان بوستانی :: یکشنبه 85/2/3 ساعت 2:13 عصر


نوشته های دیگران()

دوست دارم

رحمان بوستانی :: یکشنبه 85/2/3 ساعت 1:56 عصر

دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌
دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌
دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌
دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌
دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌


نوشته های دیگران()

دوستش دارم

رحمان بوستانی :: دوشنبه 85/1/28 ساعت 1:48 عصر


به او بگوئید که دوستش دارم 
...هر چه گفتم  و هر چه سوختم و ساختم بیهوده بود

 
هر چه به او گفتم دوستش دارم انگار یک خواب بود و هر چه
 
...با عشق و احساس او سوختم و ساختم پوچ پوچ بود.
 
دیگر نمیدانم چگونه باید از آنکه دوری بگویی که دوستش داری..
 
تو بگو ای قلب عاشق من ، چگونه باید این دوست داشتن را ابراز کنی؟
 
من هستم  و یک قلب سرخ ، که درون قلب سرخ یک دنیا محبت و عشق نهفته
 
... است و ما تو را دوست میداریم ، گرچه تو این دوست داشتنمان را باور نداری 
 
کاش میدانستی قلبم یک آرزو دارد و تنها آرزویش تویی!

کاش میدانستی قلب مجنونم، یک معشوق دارد و تنها لیلای آن تویی!

...کاش میدانستی که قلبم تنها یک احساس دارد و آن احساس پاک، تنها برای تو هست.
 
و ای کاش میدانستی که قلب عاشقم تنها یکی را دوست میدارد و آن تویی!

تویی و آن قلب مهربانت و یک دنیا احساس پاک در وجودت!

منی که مدتها به انتظار تو در جاده تنهایی ها نشسته بودم ، منی که مدتها
 
 بود از خدای خویش آرزوی تو را داشتم ، و منی که لحظه ها
 
 و ثانیه ها به یاد تو و به انتظار تو مینشستم چگونه بگویم که دوستت دارم؟
 
آهای ای دو چشم خیس من ، دو چشمی که
 
 شب و روز برای او اشک ریختید ، و تا سحرگاه به یاد او به آسمان عاشقی ، به مهتاب
 
و ستارگان نگاه می انداختید ، و ای دو چشمی که مرا عاشق او کردید
 
... و مرا در دنیای عاشقی اسیر کردید شما به او بگویید که دوستش دارم.
 
 ...آری به او بگویید که  خیلی دوستش دارم

بر گرفته شده از:   http://daftareshghe.blogsky.com/


نوشته های دیگران()

یادمان باشد...

رحمان بوستانی :: یکشنبه 85/1/27 ساعت 2:36 عصر

یادمان باشد از امروز جفایی نکنیم

گر که در خویش شکستیم صدایی نکنیم

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند

طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم

گله هرگز نبود شیوه ی دلسوختگان

با غم خویش بسازیم و شفایی نکنیم

یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم

وقت پرپر شدنش ساز و نوایی نکنیم



نوشته های دیگران()

<   <<   6   7   8   9   10      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سلام
سلام
www.TabrizKidz.Com
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
زخم عشق
رحمان بوستانی
faghat inke ashegh bashin va ashrgh bemonin...
Link to Us!

زخم عشق

Hit
مجوع بازدیدها: 153066 بازدید

امروز: 6 بازدید

دیروز: 23 بازدید

Day Links
اشقانه های ماهسون [288]
موزیک های جدید [291]
زخم عشق [406]
[آرشیو(3)]


Notes subjects


زخم عشق[92] .

Archive


zakhmdel

links
.: شهر عشق :.
رها تر از پرنده
جنبش
حسام(اینم مال خودمه)
قبله گاه
شبنم
در نهایت شب.....
خلوتکده من
خدا همین نزدیکیهاست
محمد مهدوی
اشقانه های ماهسون
دریا
ترانه های سوخته
بهترین قالب ها
upload music
مثل زندگی

LOGO LISTS




یه دل خسته - به روز رسانی :  4:33 ص 89/11/25
عنوان آخرین نوشته : ولنتاین





In yahoo

یــــاهـو

My music

Submit mail