سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دشمن ترینِ آفریدگان نزد خداوند، غیبت کننده است . [امام علی علیه السلام]
زخم عشق
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
کلام زندگی

رحمان بوستانی :: دوشنبه 85/4/12 ساعت 2:45 عصر

زندگی مثل پیانو است ، دکمه های سیاه برای غم ها و دکمه های سفید برای شادی ها . اما زمانی میتوان آهنگ زیبایی نواخت که دکمه های سفید و سیاه را با هم فشار دهی
 
 
لا لا لا لا نخواب دنیا خسیسه واسه کم آدمی خوب می نویسه یکی لباش تو خوابم غرق خندست یکی چشماش تو خواب هم خیس خیسه
 
 
شهد ناب از شما نمی خواهم به سرابم ره گمان نزنید سر آب از شما نمی خواهم زشت و زیبای چهره ام ، خوش باد من نقاب از شما نمی خواهم ای ز اسبم فکنده ، نا اصلان همرکاب از شما نمی خواهم من نپرسیدم از شما چیزی پس جواب از شما نمی خواهم جان بیدار من نیاشوبید جای خواب از شما نمی خواهم شعله را در چراغ من نکشید آفتاب از شما نمی خواهم
 
 
مییون آتش و باد خشکی دریا رو گشتم سهم من از شب شاید همان ستاره ای باشد که همیشه پنهان است ... به قول قاصدکها ستاره ی من همان است که پیدا نیست
 
 
برای افزودن کلمه‌ای همیشه فرصت باقیست، ولی پس گرفتن آن هرگز امکان ندارد ...
 
 
 
میدونی سخت ترین روز چه روزیه ؟؟؟
روزی که قلبهایی که در کنار هم برای هم می تپیدن از هم جدا بشن .دلهایی که محرم هم بودن محرم دل کس دیگری بشن
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-


نوشته های دیگران()

لحظه های بی تو بودن را در گوش شب نجوا می کنم

رحمان بوستانی :: چهارشنبه 85/3/31 ساعت 9:16 صبح

لحظه های بی تو بودن را در گوش شب نجوا می کنم
ستاره می شنود و تو را آرزو بر دل می ماند ...
آرزوهایم را در لحظه های بی تو بودن می شمارم
به گمانم می آید که روزی تک تک این آرزوها را تو حقیقت می کنی ...
از فاصله ی رخوتناک با تو بودن تا بی تو بودن گذشته ام و
به لحظه های دوری رسیده ام ، در تمام لحظه ها حس غریبی دارم ...
حس دریایی که از بی موجی به مرداب بودن رسیده است ،
مرداب تنهاست و من تنهاتر ،
مرداب مرا هم در برگرفته ،
سکوت غریب مرداب ،
حس غریب تنهایی ، حسی که وجودم را در برگرفته ،
تنهایی که چون پیچک بر تن احساسم پیچیده است ،
پیچکی که تا لحظه ای دیگر احساسم را خفه می کند ،
به گمانم تمام لحظه ها و احساسم را
تنها تو می توانی از اسارت برهانی ...
تو خواستی که من با تو باشم !
اما نمی دانم چرا تنها لحظه ای خواستی !؟
لحظه ای ...
و بعد برق نگاه او دوباره تو را مجنون خود کرد ... !!
نمی دانم نگاه بی پروای او چه در خود دارد که محبتت را دریغ کردی ؟
که تو هم قلبم را زخم زدی ؟؟
هیچ حرف دگری نیست که با تو بزنم ،
تو نمی فهمی اندوه مرا !
و اندوه تو تنها نگاه و صدای اوست ...
قلبم به پای تو نشست ،
اما نمی دانست که این چنین زود و بی محابا شکسته می شود ؟
قلب بی گناهم چه می دانست که تو هم این گونه هستی ؟!!!
این جهان برای تو پر است از او
و برای من خالی از تو ...
تنها مانده به تو بگویم :
مطمئن باش ، برو
ضربه ات کاری بود و
دل من سخت شکست ...
و تو به من و سادگیم خندیدی ... !
به من و حسی پاک که پر از یاد تو شد ؟!!

 


نوشته های دیگران()

می خوام بگم که رفتی

رحمان بوستانی :: چهارشنبه 85/3/31 ساعت 9:14 صبح

از زندگی متنفرم اما تو را دوست دارم.
می خوام برم ولی موندن رو دوست دارم
می خوام از یادم بری ولی یادت رو دوست دارم
می خوام خوشحال باشم. اما غم تو رو هم دوست دارم
می خوام زندگی کنم .اما مرگ رو هم دوست دارم
می خوام با تو باشم. اما تو من رو نمی خوای
می خوام بهم بگی برو بمیر. اما تو این رو هم از من نمی خوای
می خوام بگم که رفتی !! ولی چطور وقتی تو هستی؟؟؟

 

 

هیچ وقت از دوست داشتن انصراف نده حتی اگه کسی بهت دروغ گفت بازم بهش فرصت بده ... عشق رو تجربه کن حتی اگه توش شکست بخوری ...اینو بدون که اگه کسی وارد زندگیت شد و گذاشت رفت علاوه بر اینکه خاطره بجا میزاره می تونه یه تجربه هم بجا بزاره!!!!!!


نوشته های دیگران()

تنها ترین شکسته

رحمان بوستانی :: شنبه 85/3/27 ساعت 3:14 عصر

تنهاترین شکسته در موج نامروت
تنهاترین گذشته از صحنه محبت

من بودم و تو بودی قلب مرا ربودی
من کی غزل سرودم تو خود مرا سرودی

من هستم و تو هستی قلب مرا شکستی
تو بودی و من هستم چه بی صدا شکستم

تو بی خبرترینی به سوگ تو نشستم
دیدار تا قیامت من زنده ام به یادت

من هستم و تو هستی قلب مرا شکستی
تو بودی و من هستم چه بی صدا شکستم

من باز تا نهایت سوگند بر خدایت
من زنده ام به یادت دلخوش به خاطراتت


نوشته های دیگران()

بنویس از سرخط ...

رحمان بوستانی :: شنبه 85/3/27 ساعت 2:24 عصر

بنویس از سر خط بنویس که دلت دیگه بیاد اون نیست        

                                                         بنویس که بدونه وقتی نباشه قلبت از غصه خون نیست

         اون که گذاشت و رفت

                              یه روز سرش به سنگ می خوره بر می گرده

                                                                    دیگه صداش نکن بزار خودش بیاد دنبالت بگرده

         دیگه گریه نکن

                              آخه اشک تو باعث شادی اونه

                                                           دیگه به پاش نسوز

                                                                               آخه اون واسه تو دیگه دل نمی سوزونه

         اگه می خواست می موند 

                                حالاکه رفت و غصه اش رفته ز یادم

                                                                اگه پیشم می موند

                                                                              میدید جز اون به هیشکی دل نمی دادم


نوشته های دیگران()

به خدا نگویید...

رحمان بوستانی :: چهارشنبه 85/3/24 ساعت 11:25 صبح

 به خدا نگویید من یک مشکل بزرگ دارم . به آن مشکل بگویید من خدایی بزرگ دارم
در تعطیلات کریسمس، در یک بعد از ظهر سرد زمستانی، پسر شش هفت ساله‌ای جلوی ویترین مغازه‌ای ایستاده بود. او کفش به پا نداشت و لباسهایش پاره پوره بودند. زن جوانی از آنجا می‌گذشت. همین که چشمش به پسرک افتاد، آرزو و اشتیاق را در چشمهای آبی او خواند. دست کودک را گرفت و داخل مغازه برد و برایش کفش و یک دست لباس گرمکن خرید.
آنها بیرون آمدند و زن جوان به پسرک گفت:
«حالا به خانه برگرد. انشالله که تعطیلات شاد و خوبی داشته باشی.»
پسرک سرش را بالا آورد، نگاهی به او کرد و پرسید: «خانم! شما خدا هستید؟»
زن جوان لبخندی زد و گفت: «نه پسرم. من فقط یکی از بندگان او هستم.»
پسرک گفت: «مطمئن بودم با او نسبتی دارید.»

دان کلارک

 

کسی را که دوست داری،تورادوست نمی دارد. کسی که تورا دوست دارد ،تو دوستش نمی داری اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند و این رنج است . زندگی یعنی این

 

غم از وحشت پوسیدن نیست؛غم از زیستن بی تو در این لحظه پر دلهره است  


نوشته های دیگران()

بازم که شک کردی به من

رحمان بوستانی :: سه شنبه 85/3/23 ساعت 11:53 صبح

تقدیم به عاشقان حقیقی
 
بازم که شک کردی به من
 
بازم که شک کردی به من،حرفای جورواجور زدی
بازم به جای شب بخیر، گفتی برو خیلی بدی
خیالی نیست عزیز من، هرچی می خوای بگی بگو
لابد کتاب عشقم، تو هم گرفتی پشت رو
واسه منی که عاشقم، حرفای تو یه مرهم
حرفای عشق و عاشقی، سوا نمی شه درهم
خوب می دونم که دوس داری،عشقت پنهون بمونه
قلب منم خوب بلده، قصه ی پنهون بخونه
یادت می یاد چه بی هوا تو قلب من قدم زدی
یادت باشه که قلبت به هیچ کی غیر من ندی
دلم می خواد یه بار دیگه بهم بگی دوسم داری
قول بدی تا ابد باشی،هیچ جوری تنهام نذاری
 
شاعر:مهدی اکبری


نوشته های دیگران()

همه چیز و هیچ چیز...

رحمان بوستانی :: دوشنبه 85/3/22 ساعت 9:4 صبح

بین دو راهی موندم تو کوچه های غربت
انگار که نا نداره پاهام برای حرکت
می نویسم رو دیوار از درد این غریبی
از اون روزای رفته روزای ناشکیبی
از بوی خوب گلها تو باغچه محبت
از زخم کهنه دل تو روزگار غربت
از سرزمین غمها نامه برات نوشتم
تاکه تو هم بدونی چی شده سرنوشتم

 

هیچکس نمی تونه به دلش یاد بده که نشکنه! ولی حداقل من یادش یادم که وقتی شکست لبه تیزش دست اونی را که شکسته نبره

 

دوست داشتن کسانی که دوستمان می‌دارند کار بزرگی نیست، مهم آن است آنهایی را که ما را دوست ندارند، دوست بداریم

 

دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ ، ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
دانی که ز آدمی پس از مرگ چه ماند ، لطف است و محبت است و باقی همه هیچ


نوشته های دیگران()

عکس

رحمان بوستانی :: یکشنبه 85/3/21 ساعت 8:23 صبح

امروز براتون یه سری عکس باحال گذاشتم برید برای خودتون حال کنید

در ضمن لطفاً نظر فراموش نشه-قربون همتون باران 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


نوشته های دیگران()

عشق یک تنفس آسمانی از هوای بهشت است

رحمان بوستانی :: چهارشنبه 85/3/17 ساعت 1:41 عصر

عشق مثل ابه .میتونی تو دستت قایمش کنی اما اخرش یه روز دستتو وا میکنی میبینی نیست .
بی اینکه بفهمی بر از خاطرست.
 
.عشق یعنی انتظار و انتظار عشق یعنی هر چه بینی عکس یار
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر عشق یعنی سجده ها با چشم تر
عشق یعنی دیده بر در دوختن عشق یعنی از فراقش سوختن
عشق یعنی سر به در آویختن عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی لحظه های ناب ناب عشق یعنی لحظه های التهاب
عشق یعنی بنده فرمان شدن عشق یعنی تا ابد رسوا شدن
عشق یعنی گم شدن در کوی دوست عشق یعنی هر چه در دل آرزوست
عشق یعنی یک تیمم یک نماز عشق یعنی عالمی راز و نیاز
عشق یعنی یک تبسم یک نگاه عشق یعنی تکیه گاه و جان پناه
عشق یعنی سوختن یا ساختن عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی همچو من شیدا شدن عشق یعنی قطره و در یا شدن
عشق یعنی پیش محبوبت بمیر عشق یعنی از رضایش عمر گیر
عشق یعنی زندگی را بندگی عشق یعنی بندگی آزادگی


 
عشق شاه کلیدی است که تمام دهلیزهای قلب را میگشاید "ایوانز"
نیک بخت ترین مردم کسی است که کردار به سخاوت بیاراید و گفتار به راستی "بو علی سینا"
عقل هزار چشم دارد و عشق فقط یک چشم ولی وقتی که عشق میمیرد نور زندگی از بین میرود.
آن قدر قوی باش تا هر روز با زندگی روبه رو شوی.
ما همان میشویم که تمام روز به آن می اندیشیم. " نایتینگل"
هیچ چیز نمی تواند بر عشق حکومت کند، بلکه این عشق است که حاکم بر همه چیز است. " لافونتن"
کسی که فکر میکند روزی عشق از بین میرود ، عاشق واقعی نیست.
خوشبختی کیفیت ذهنی است که اندیشه از آن لذت میبرد. "ماکسول مالتز"

 

 
عشق یک تنفس آسمانی از هوای بهشت است.
آدمی دایره نیست که یک کانون داشته باشد، بیضی است و دارای دو
کانون، یک کانونش افعال است و کانون دیگرش افکار.
خدا منتهای عظمت عالم خلقت است، عشق منتهای عظمت آدمی.
وقتی که قلب خشک شود، چشم نیز خشک می شود.
دوست داشتن یک موجود ، شفاف کردن اوست
 
عشق از گیاه عشقه گرفته شده است عشقه
گیاهی است که به دور درخت می پیچد و از عصاره درخت می نوشد اما درخت با پژمرده شدن ان گیاه نیز نابود می شود و عشق در عرفان یعنی گذشتن از من برای رسیدن
به خود
 
 

نوشته های دیگران()

<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سلام
سلام
www.TabrizKidz.Com
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
زخم عشق
رحمان بوستانی
faghat inke ashegh bashin va ashrgh bemonin...
Link to Us!

زخم عشق

Hit
مجوع بازدیدها: 151245 بازدید

امروز: 3 بازدید

دیروز: 6 بازدید

Day Links
اشقانه های ماهسون [288]
موزیک های جدید [291]
زخم عشق [406]
[آرشیو(3)]


Notes subjects


زخم عشق[92] .

Archive


zakhmdel

links
.: شهر عشق :.
رها تر از پرنده
جنبش
حسام(اینم مال خودمه)
قبله گاه
شبنم
در نهایت شب.....
خلوتکده من
خدا همین نزدیکیهاست
محمد مهدوی
اشقانه های ماهسون
دریا
ترانه های سوخته
بهترین قالب ها
upload music
مثل زندگی

LOGO LISTS




یه دل خسته - به روز رسانی :  4:33 ص 89/11/25
عنوان آخرین نوشته : ولنتاین





In yahoo

یــــاهـو

My music

Submit mail