رحمان بوستانی ::
سه شنبه 84/11/18 ساعت 4:33 عصر
همیشه خسته از روزای برفی
عشق پریشون شده ی دوحرفی
گفته بودم اگه دلت گرفته است
کنج دلم جا واسه ی دلت هست
شاید دلت خواست وپاهات نیومد
یا شایدم دلت باهات نیومد
هرچی که بود بزار که گفته باشم
هرجا که هست دلت منم باهاشم
رنگ غم و به شعر شادم زده
دشت پراز گلایل غم زده
دلم می خواد خودت بیای ببینی
نبض منو قلب تو با هم زده
عشق گذشته از پل دشت پر از گلایل
گم شده دو حرفی خسته روز برفی
گفته باشم هنوزم اگه دلت گرفته است
بیا که کنج قلبم جا واسه ی دلت هست
حالا که تقویم من زمستوناش زیاده
تو کوچه های سردش همیشه برف و باده
باید بیای ببینم بهار خنده هاتو
بیا بزار تموم شه روزای برفی با تو
نوشته های دیگران()